یکسال و دوماه و دو روزگی تیارا گلی
سلام عزیز دلم
الهی فدات شم دختر گلم که دیگه خانم شدی و کارهای جدید وبامزه ای میکنی . دیشب به بابایی میگفتم ما این 8 سال بدون تیارا چه طوری زندگی میکردیم ،خلاصه توشدی تمام دنیای من وبابا.
واما کارهای تو در این سن :
عمو زنجیر باف را که میخونم دیگه کامل یاد گرفتی و میگی ببببعله (قبلا ل را نمیگفتی)
گوشی تلفن را بر میداری میگی اااااااااااا بعدش به زبون خودت شروع به صحبت میکنی
مداد وکاغذ که میبینی میگی چشم چشم دو ابوووو
بوس میکنی با چه طعمی واییییییییی بهترین طعم زندگی من چشیدن طعم بوسهای توست قربون اون لبهای کوچولوت
با عروسکهات هم که همیشه بازی میکنی و لالایی براشون میخونی ومیگی لالالا .بهشون غذا میدی میگی بخور بخور
یک کار جدید که میخوام بخورمت اینه که بهت یاد دادم وقتی میگم بگو خدایا شکرت دستهای کوچولو سرت را میبری بالا
دوربین برمیداری وبرعکس میگیری جلو صورتت ومیگی چیک
عاشق حباب هستی
یاد گرفتی از مبل بالا بری اما قربونت برم تنبل مامان هنوز راه نمیری و از این بابت نگرانتم .این روزها بهت میگم تیارا جونم تو را خدا تا عید راه بیفتیا حوصله ندارم همه هی بگن چرا راه نمی ره و دیر شده واز این حرفها هههههههه راه برو دیگه تنبل
کلماتی که میگی :
میخوام،بخور،بیا،نینی،برق،اوخ،داغ،لالا،بخواب آبو (آب)، توپ ،عم(عمه) ،دایی
الهی قربونت برم انشاءاله همیشه سلامت وشاد باشی
این هم تقدیم به تو که دنیای منی