تیاراتیارا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

تیارا گلی

16 آذر ؟ پس کی 16 آذر میشه ؟

روز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت فرشته آسمانی سالروز زمینی شدنت مبارک   16 آذر ؟ پس کی 16 آذر میشه ؟ این جمله ای هست که تقریبا سه ماهه که هروز داری ازمون میپرسی .قربون اون شیرین زبونیات برم .اواخر تابستان یکی از بچه های مهد توی مهد جشن تولد گرفته بود و از اون روز مدام میخواستی توی مهد تولد بگیری .من وبابا برات توضیح دادیم که تولد شما 16 آذر است و باید تا اونوقت صبر کنی .این شد که تقریبا هر روز این سوال را ازم میپرسیدی و روزشماری میکردی . از اونجایی که امسال تصمیم بر این شد برات جشن مفصل نگیریم .بابا گفت پس توی مهد حتما برات میگیری...
16 آذر 1392

دختر قشنگم تولدت مبارک

  به تو كه مي نگرم، همه زيبايي دنيا را، هر آنچه وصف شدني و هر آنچه توصيف ناپذير است را، يكجا مي بينم... در يكايك لحظه هاي بودنم، برايت سلامتي، شادماني، موفقيت و سربلندي آرزو ميكنم. دوستت مي دارم بيش از آنكه در حجم انديشه ها بگنجد، از خدا ميخواهم ياري ام كند در اين امر خطير، تا به تو بهترين ها را بياموزم و تو را آن چنان   كه شايسته بهترينها هستي پرورش دهم...   پروردگارا، مهربانا! زيباترين و برترين هديه عمرم را تو به من دادي، آنرا بر من ببخش و همراهم باش تا رساندن فرشته من بر اوج قله هاي موفقيت و نشاندن شاهين بخت و اقبال بر شانه هاي ظريف و كوچكش....   خدایا هر چه آفریدی برایم یک طرف ، این فرشته ی ...
16 آذر 1392

کتاب "دوساله شد تیارا "

عزیز دلم یک کتاب با موضوع تولدت مبارک مختص خودت با نام وعکسای خودت دادم به یک نفر به نام خانم آذین طراحی کردند وبرات چاپ کردیم و شد یکی از کادوهای تولدت که خیلی هم دوسش داری و تمام شعراشو حفظ شدی . این هم صفحات کتاب با نام 2 ساله شد تیارا جلد کتاب صفحه 1 و8 صفحه 2 و7 صفحه 3 و 6 صفحه 4 و5 ...
18 آذر 1391

کفشدوزک 2 ساله من(2)

در حال ناخنک زدن به کیک شام که شامل الویه ،سوسیس بندری،فلافل ،سالاد توپی ،سالاد ماکارونی ،سالاد فصل و دسر شامل شارلوت انار ،ژله خرده شیشه ،سورپرایز (قلبی) ،رنگین کمان بود وهمه را خودمون درستیدم به جز فلافل تیارا خانم در حال ناخنک زدن به میز شام      این هم گیفت بچه ها چون پاکت کفشدوزکی پیدا نکردم و وقت نبود پاکت قرمز ومشکی درست کنیم واز اونجایی که تیارا عاشق باب اسفنجی است براش پاکت باب اسفنجی خریدیم که یک قاب عکس و یک مداد اتود داخلش گذاشتیم و به بچه های ناز نازی دادیم این هم هدیه مامانی وبابایی به تیارای قشنگم  + یک کتاب که دادم اختصاصی برات ش...
16 آبان 1391

کفشدوزک 2 ساله من

کفشدوزک عزیزم بالاخره جشن تولد 2 سالگیت روز 12 آبان حدود یک ماه زودتر به دلیل ماه محرم خونه بابا هدایت اینا برگزار شد . بگذریم که اون شب من خیلی استرس داشتم و خیلی حرص خوردم اما ظاهرا به مهمونای عزیز خیلی خوش گذشته و شبی پر از خاطره برای همه بود . چیزی که ناراحتم کرد اینکه نتونستم کلیپتو پخش کنم و تلویزیون وصل نمی شد و ازت عکس گرفته بودم وروی شاسی و میخواستم برات روش یادگار ی بنویسند که متاسفانه با هیچ چیز نشد روش بنویسیم و پشت شاسی برات نوشتند.این هم چند تا از عکسهای تولد البته هنوز همه عکسهای اون شب را ندارم وباید از دوربینهای مختلف جمع آوری کنم حدود 33 تا مهمون داشتیم و همه خیلی زحمت کشیدند .مرسی هز همه مهمونای عزیزمون امیدوارم بتونیم محب...
15 آبان 1391

تولد بابا مهرزاد

  چه لطیف است حس آغازی دوباره، و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس… و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن! و چه اندازه شیرین است امروز… روز میلاد… روز تو! روزی که تو آغاز شدی! تولد مبارک   امروز 20 شهریور تولد بابای خوب ومهربون تیارا گلی است . از همینجا به این بابای مهربون تبریک میگم وامیدوارم همیشه سلامت وموفق باشه . دیشب از طرف تیارا گلی برای بابا یک کیک از عموقناد خریدم وخونه مادرجون یک جشن کوچولو برای بابایی گرفتیم این هم چند تا از عکسهای دیشب در ضمن عروسک تیارا هم تفلد بابایی اومده بود وتیارا هم با عشق بغلش کرده بود وبهش شمع و کیک نشون میداد با ا...
20 شهريور 1391

تولد النا

سلام عزیز دلم ببخش این مامان تنبلو که مدتیه وبتو آپ نکرده یه عالمه عکس ازت گرفتم که چند تاشو امروز اینجا میذارم .اول از همه 26 اردیبهشت تولد النا بود که مامان تنبلش براش جشن نگرفت و یک کیک خریدیم وبا بچه ها چند تا عکس ازتون گرفتیم .این هم عکساش قربون اون فوت کردنت برمممممممممم اینجا هم در حال ذوقیدن واسه فشفشه ای طبق معمول اینجا هم در حال انجام حرکات موزونی هههههههه ...
10 خرداد 1391

تولد آرشام.......

١ اردیبهشت ،جمعه خونه مامان آذر اینا بودیم که مامان آذر وبابا هدایت تصمیم گرفتند برن خونه دایی امیر  .چون اون روز تولد آرشام بود ما هم یک کیک براش خریدیم ورفتیم خونشون و چند تا عکس از شما سه تا وروجک گرفتیم . آرشام (پسر دایی امیر) یک پسر خوشکل 5 ساله شد که ماشاءاله از شیطونی هاش هر چی بگم کم گفتم البته این هم بگم که خیلی خیلی خیلی مهربونه . این هم عکسای اون روز که خیلی مختصربود.... ...
4 ارديبهشت 1391

تیارا وکیک تولد 1سالگی

سلام دخمل گلم امیدوارم این مامان وبابای تنبل را ببخشی عزیزم .راستش میخواستم شب یلدا برات کیک بگیرم وجشن کوچکی برات بگیرم که متاسفانه مریض شدی واین مریضی لعنتی 20 روز باهات بود وخیلی اذیتت کرد .بالاخره دیشب برات یک کیک خریدم وبا عمه ودایی والنا ومادر چند تا عکس ازت گرفتم .الهی قربون اون شیطنت هات برم که اجازه ندادی یک عکس درست وحسابی ازت بگیرم .چند تا از عکساتو اینجا برات میذارم .انشاءاله 120 ساله بشی عزیزم ویکی یکی پله های ترقی و موفقیت زندگیت رو بالا بری . من وبابایی عاشقتیم و امیدوارم بتوانیم آنچه شایسته توست باشیم برات . ...
20 دی 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تیارا گلی می باشد