تشکر از زبان تیارا
میخواستم اینجا از تمام کسانی که از اون وقتی که فهمیدند من توی دل مامانم اومدم مامان ومنو دلداری دادند وپیشمون بودند تشکر کنم : اول از همه از بابا مهرزاد و مامان زهرا که همیشه پیشمون بودند و مارا تنها نگذاشتند بخصوص مامان زهرا که از همون اول زحمت من ومامانمو کشید وما را شرمنده کرد . الان هم که من هرروز پیشش هستم و اذیتش میکنم .امیدوارم همیشه سلامت وشاد پیشمون باشه.واقعا زبانم قاصر است از تشکر ازت مامانی خیلی دوست دارم. بعد یک تشکر ویژه از خاله مرضیه (دختر عمه مامانم ) که همیشه احوالپرس مابود و برامون دعا میکرد نمیدونید چقدر به من و مامانی دلداری می داد .راستی همیشه برامون غذاهای خوشمزه می آورد خاله جون فکر نکنی من اون کیک و رنگینکاتو فرا...