مسافرت بابايي به اهواز
سلام مامان جونم .الهي قربونت برم عمه اينا ديروز از كيش اومدند و يك عالمه لباس خوشكل و اسباب بازي هاي مورد علاقه تو را برات آوردند.تو هم كه خيلي دلتنگشون بودي خيلي خوشحال بودي ديروز مهربونم .
اما بابايي با عمو محمد وبابا جون امروز رفتند اهواز براي كارشون وتا چند روز ديگه هم بر نميگردند. حالا من نميدونم تو فسقلي عاشق بابا را اين چند روز چيكار كنم .آخه دخمل گلم خيلي به بابايي
وابسته اي .آخه بابايي خيلي به حرفته وهميشه بغلت ميكنه تو هم خودتو لوس ميكني .وفتي كوچك تر بودي هر موقع نق ميزدي واون دلدردهاي وحشتناك ميگرفتي فقط پيش بابايي آروم ميشدي.عمه سپيده همينكه صدات بالا ميرفت ميگفت يا باباش.
قربونت برم عزيزم دعا كن بابايي اينا به سلامتي برگردند و سفر بدون خطري داشته باشند .انشاءاله
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی