16 ماه ونیمگیت مبارک عسلم
عزیز دلم ،نفسم ، زندگیم 16 ماه و 15 روزه که زندگی ما را متحول کردی . قشنگ ترین بهونه زندگیم امیدوارم بتوانم مادری آنچه لایق وشایسته وجود پاکت است برایت باشم .دوستت دارم واز خدا فقط سلامتی و کامیابی ات را میخواهم.
تیارای قشنگ من این روزها خیلی شیرین تر از قبل شدی و هر جا میریم جای خودتو توی دل همه باز میکنی .ف به همه خانوما که میگی خاله ، به آقایون هم عمو الهی فدای اون زبونت بشم که خیلی شیرین زبونی و اصوات همه حیوونا را که خیلی وقته بلدی و حیوونا را میشناسی .
از خونه مادر که طبقه اول نگاه بالا میکنی و صدای عمه ودایی میزنی .به النا هم میگی آجی .
هر کلمه ای بگیم فوری تکرار میکنی بهت میگم طوطی شدی میگی طوطی
لغتنامه تیارا :
آتیش : آتیش
کیید:کلید
بادر: مادر
گل : گل
توپ: توپ
آب : آب
عروس : عروسک
بوف : غذا
پفی: پفیلا
نونو :نون
انور: انگور
توت : توت
ایمو:لیمو
پپر:سپهر
برای عروسکات لالایی میخونی ومیگی لالالا و تکونش میدی و تند تند بوسش میکنی .
بهت میگم کی ماه کی ستاره زود جواب می دی : من من من
همیشه نشستی و به قول خودت روی کاغذ با مداد چشم چشم دو ابرو میکشی .امیدوارم مثل بابات نقاش هنرمندی بشی.
از سر کار که برمی گردم خودتو می اندازی توی بغلمو بوسم میکنی و به زبون خودت برات تعریف میکنی قربون این شیرین زبونیت برم.
اما چیزی که عذابم میده اینه که هنوز راه نمی ری و از این بابت نگرانم .البته پیشرفت کردی و یک کم مستقل می ایستی .خیلی دوست دارم بتونی راه بری .