تیاراتیارا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

تیارا گلی

مسافرت شمال ( روز آخر )

1391/7/1 10:21
نویسنده : مامانی
861 بازدید
اشتراک گذاری

شنبه صبح هم وقتی آقایون داشتند وسایل را توی ماشین ها جا میدادند چند تا عکس ازت گرفتم که میخواستی بازم بری دریا

اینجا بهت میگم بیا بریم سوار ماشین بشیم پشت سرت که دریا است را نشون میدی ومیگی بریم دریا

ساعت 11 از سلمانشهر راه افتادیم .بین راه چند تا فروشگاه ایستادیم و برای دختر خوشکلم یک پالتوی خیلی ناز خریدم و مقداری خوراکی وسوغاتی های شمال و ساعت 2 از چالوس زدیم بیرون که بازهم با ترافیک وحشتناک جاده و مه خیلی بد روبرو شدیم .

ساعت 2 نیمه شب رسیدم تهران .چند ساعتی کنار مرقد امام خوابیدیم و دوباره راه افتادیم و ساعت 10:30 صبح یکشنبه اصفهان بودیم که من شما را گذاشتم پیش مادر جون و سریع رفتم سر کار چون مرخصی نداشتم .

و این هم عکس شب آخر جاده کرج که ایستادیم آش خوردیم .

دختر گلم اینجا دهنت آشی و مامانی هم همینجوری ازت عکس گرفت قبل از شستن چون اینجا خیلی سرد بود

و اینجا باز آویزون سپهر بودی برای گرفتن پفک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامي نسيم( مامان ملودي )
1 مهر 91 10:23
اين بود سفر تيارا پلو بر وزن ماركوپولو
مامان آنیا
2 مهر 91 8:19
عزیزم سفر نامه خیلی خیلی قشنگی بود امیدوارم که بهت حسابی خوش گذشته باشه البته معلوم هست که از دریا سیر نشدی انشاله سال دیگه


انشاءاله
مامان ریحان عسلی
3 مهر 91 16:42
پس کو عکس چیزایی که واسه تیارا جون خریدی؟
تیارا هم پفک میخوره


آره خاله جون چه جورم پفک خور شده.
عکس لباساشم چشم سر فرصت میذارم
پریا
4 مهر 91 8:44
ای جونـــــــــــــــم.....

دخملی دیگه خانومی شده برای خودش...

مامان تیارا جونم دلم برات تنگ شده

عزیز دلم منم همینطور .مرسی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تیارا گلی می باشد