تیارا شیطون وعکس.....
تیارا خانم از خواب که بیدار شدی دستای کوچولوت را به سمت تلویزیون دراز کردی و به من فهموندی برات سی دی بذارم ،سی دی مورد علاقه ات با نی نی را گذاشتم و یک کاسه پفیلا هم گذاشتم جلوت که عاشق پفیلایی
قربون اخمات برم داشتی تلویزیون نگاه میکردی صدات کردم با اخم پشت سرتو نگاه کردی .واییییییییی بخورمت با اون اخمت
قربونت برم با اون پفیلا خوردنت .به عروسکت هم میدادی مهربونم
اینجا هم بهت کتاب دادم که مشغول باشی که مداد هم خواستی و شروع کردی به خوندن و کشیدن چشم چشم دو ابو
هی بهت میگم مواظب مداد باش سربه سرم میذاری ومیاری جلوی چشمات وبهم میخندی شیطون بلا
بعد هم رفتی روی سرامیک ها را خط خطی میکنی دعوات میکنم میخندی وروجک
و دوباره خط میکشی
بعدش رفتم آشپزخونه برات آب هویج بگیرم همینکه دریخچال را بازکردم سریع اومدی سر یخچال
چنان مظلومانه نگاه میوه ها میکردی مثل این نخورده ها هههه
برات پرتقال پوست گرفتم نشستی به خوردن نوش جونت عزیزم
بعد هم آب هویج بستنیت آماده شد و نوش جون کردی عزیزم
بعد از نوش جون کردن آب هویج وبستنی رفتی توی سالن ومشغول عروسک بازیت شدی قربونت برم
راستی اینجا هم موش شدی واسه مامان